1- دستور زبان را تعریف کنید. مجموع قاعده های زبان فارسی را دستور می نامند .
2- فعل : کلمه ای است که بر انجام گرفتن کاری یا وقوع حالتی، یا نسبت دادن صفتی به صورت مثبت یا منفی ،
در یکی از سه زمان گذشته، حال یا آینده دلالت می کند. وبه شش صورت خوانده می شود . اول ، دوم ،
وسوم شخص مفرد اول ، دوم و سوم شخص جمع ( توضیح توسط معلم)
3- اقسام فعل از لحاظ ساختمان : 1- فعل های ساده 2- فعل های مرکب
4- فعل ساده :از یک کلمه تشکیل می شود و مفهوم اصلی خود را حفظ می کند: خورد ف دید ، شنیدم
5- فعل مرکب: این فعل ها از ترکیب دو یا چند کلمه یا بیشتر ساخته می شوند . یکی از این کلمات فعل و بقیه اسم یا صفت است
6- فعل لازم (ناگذار: فعلی است که تنها با فاعل معنی آن کامل می شود مثال رفت ، از حرکت ایستاد ، از قافله باز ماند
7- فعل متعدّی: فعلی که به مفعول نیاز دارد. و بدون مفعول مفهوم آن کامل نیست متال دید ، شنید ، خرید ، پرسید – او پرندهای دید ، ................
8- هر فعل سه زمان دارد : 1- ماضی (گذشته 2- مضارع (حال) 3- مستقبل(آینده)
9- ماضی : برانجام گرفتن کاری در زمان گذشته دلالت می کند مثال رفتم ، رفتی ، رفتند
10- مضارع: بر وقوع عملی در زمان حال یا آینده دلالتمی کند . مثال می روم ، می روی ، می روند می رویم
11- اسم :کلمه ای است که برای نامیدن موجودات به کار می رود : مثال - علی، سنگ ، البرز ،
انواع اسم :1- اسم ذات 2- اسم معنی 3- اسم معرفه4- اسم نکره 5- اسم جنس 6- اسم عام 7- اسم خاص 8- اسم مشتق 9- اسم مفرد 10- جمع
11- اسم جمع12- اسم ساده 13- اسم مرکب
12- اسم ذات :دارای وجود خارجی و مادی است و بتوان آن را لمس کرد. مثل حسن ، احمد ، آهو ، میز ، درخت
13- اسم معرفه: اسمی که برای شنونده یا گوینده مشخص باشد . مثال آن گوسفند در باغ چرا می کند – رضا مداد را به دوستش داد.
14- اسم عام : نام تمام گروها و واحدها مانند : مدرسه ، خانه ، کفش ، بیمارستان
15- اسم نکره : (نا شناس) اسمی که برای شنونده یا گوینده مشخص نباشد مثال روزی پسری از کوچه ی ما گذشت
16- اسم مفرد : اسمی که بدون نشانه ی جمع بیاید و بر بیش از یکی دلالت نکند؛ مانند، کتاب ، خانه ، منزل ، صحرا
17- اسم مفرد : اسمی که بدون نشانه ی جمع بیاید و بر بیش از یکی دلالت نکند؛ مانند، کتاب ، خانه ، منزل ، صحرا
18- نشانه های عربی «ون » « ین »و « ات » همراه کلمات عربی می آیند و جمع بستن کلمات فارسی با این نشانه ها نادرست است .
19-اسم جمع: اسمی مفرد است . و بدون نشانه جمع اما در مفهوم بر بیش از یکی (جمع) دلالت دارد. ماننئ : ملّت کروه ، رمه ، رعیت ،
20- اسم ساده : اسمی است که تنها از یم جزء ساخته شده باشد مانند مدرسه ، قبیله ، کلاس ، خیابان
21- اسم مرکب : اسمی است که بیش از یک جزء داشته باشد و از ترکیب دو یا چند جزء ساخته شود مثل تخم مرغ ، کار کرده ، پنج شنبه
نشانه جمع «ها» فارسی درخت ها ؛ خانه ها نشانه ی جمع «ان» فارسی درختان ، زنان ، بازرسان
22-اسم خاص: اسمی که بر افراد یا چیزهای خاصّی دلالت می کند؛ مانند البرز ، شیراز ، رستم، فردوسی
23- صفت: کلمه ای که اسم خود را در داشتن یکی از ویژگیهای « رنگ ، بو ، مزه ، اندازه اندازه، مقدار، و..... وصف می کند
24- صفت ساده :صفت هایی که مشخصات اسم را بیان می کند مانند راست ، بد ، نیک ، خوب و..................
25- صفت نسبی: در آخر اسم : منوچهری ، کرمانی ، رازی ، بابلی و شیرازی
26- جمله :به مجموعه ای یا عباراتی گفته می شود که پیامی را از گوینده به شنونده یا نویسنده به خواننده می رساند.
27- انواع جمله ، از نظر مفهوم و پیام : 1- جمله ی خبری 2- جمله ی امری 3- جمله پرسشی
28- جمله خبری: جمله ای که از یک کار خبر می دهد ؛ مثل یکی روبهی دید بی دست پای
29- جمله ی امری : جمله ای است که در آن مفهوم فرمان ؛ دستور ، خواهش ، توصیه ، نهی و باز داشتن وجود داشته باشد؛
مانند از اینجا برو
30- جمله ی پرسشی :جمله ی است که در باره ی یک عمل یا یک واقعیت سوال می کند؛ مثال کدام کتاب را خواندی ، به کجا چنین شتابان.
31- انواع جمله از لحاظ ساختمان :1- جمله ی ساده 2- جمله ی مرکب
32- جمله ساده:هر گاه جمله فقط یک فعل داشته باشد. دیروز دوستم در باره ی جبهه انشا نوشت
33- جمله ی مرکب :درجمله ی مرکب بیش ازیک فعل وجودداردو از ترکیب دو عبارت یا بیشتر جمله ی مرکب پدید می آید.
مثال اگر زودتر حرکت می کردی به اتوبوس می رسیدی
34- مترادف (هم معنی) : به کلمه هایی گفته می شود که از نظرنوشتن و خواندن با هم فرق دارند . امّا از نظر معنی با هم مشترک می باشند مثال سخت و مشکل ( دشوار) ، راحت و آسان ، سیاه و مشکی
35-متضاد: کلمه هایی که از نظر نوشتن با هم فرق دارند امّا از نظر معنی و مفهوم مخالف می باشند . مثال : روز و شب ، نیک و بد، زشت و
36-هم خانواده:درزبان فارسی بن مضارع وماضی راملاک هم خانواده بودن قراردهیم کلمه هایی که بن مضارع ومضارع یکسان باشد هم خانواده هستند
37- متشابه : کلمه هایی که از نظر نوشتن مختلف باشند اما در تلفظ (خواندن) یکسان ؛ مانند خویش و خیش سرا(خانه)
38- بیت: به معنی خانه استودر اصطلاع، حداقل شعر است. که از دو مصراع تشکیل شده است .
39- مصراع:هر بیت از شعر دو قسمت دارد .که هر قسمت را یک مصراع می گویند.
40- ردیف(کلمه ای است که بعد از قافیه تکرار می شود.
41- صرف و نحو : مجموع قاعده های زبان عربی را صرف و نحو می نامند.
42- نهاد : قسمتی از جمله است که در باره ی آن خبر می دهیم . نهاد کننده یا پذیرنده ی حالت است مانند او به خانه می رود
43- گزاره: گزاره خبری است که در باره نهاد داده می شود. مانند او به خانه می رود
44- نهاد و گزاره چند کلمه است؟ می تواند یک کلمه یا چند کلمه باشد.
45- مفعول: مفعولکسی یا چیزی استکه اثر کار فاعل به او برسد و برفعل واقع می شود. علامت مفعول را است
46- قید:کلمه ای است که چگونگی انجامانجام گرفتن فعل را نشان می دهد. و انواع مختلفی دارد 1- قید زمان 2-قیدمکان3- قیدحالت
47- قید زمان :قیدی است که زمان انجام گرفتن فعل را نشان می دهد. مانند دیروز ، فردا ، فوراً ، امسال
48- قیدحالت : قیدی است که حالت انجام گرفتن فعل را نشان می دهد. مانند نالان ، دوان ، خندان ، خیزان ،
49 - قید مکان : قیدی است که جای انجام گرفتن فعل را نشان می دهد. مانند اینجا ، آنجا ، نزدیک پایین ،
42- شش صورت فعل :اول شخص من و دوم شخص تو وسوم شخص مفرد او اول شخص ما و دوم شخص شما و سوم شخص جمع ایشان
51- موصوف : اسمی را که همراه آن صفتی آمده باشد مانند کوه بزرگ ، گل سر سبز
52- ضمیر:کلمه ای است که به جای اسم قرار می گیرد و مانع از تکرار اسم می شود. مانند او، آنها ، ایشان
53-مضاف و مضاف الیه : اسم یا ضمیری که به دنبال اسمی دیگر می آید تا توضیحی در باره ی آن بدهدیا معنی آن را کامل کند مانند کتاب لیلا
54- مضاف:کلمه ی قبل از مضاف الیه را مضاف می گویند .
55- ویرگول(،) : نشانه ی توقف کوتاه است
56- نقطه- ویرگول (؛): علامت مکثی است .
57- گیومه ( «»): این نشانه در بیشتر موارد برای نشان دادن آغاز و پایان سخن کسی به جز نویسنده می باشد.
58- قلاب [ ]: وقتی که مطلبی جز اصل کلام نباشد در میان [ ] نوشته می شود.
59- متمم: هر گاه ا سم یا ضمیری بعد از حرف اضافه قرار گیرد متمم می باشد . مانند از ، به ، بر ، در ، با ، بهر ...........
60- هرگاه به از اسمصفت واقع شود ، اسم نخستین را موصوف وکلمه بعدازکسره هم صفت می باشد. وبه این ترکیبوصفیمی گوبندمادرمهربان
61- علامت جمع در زبان فارسی ( ها) و( ان)می باشد.
62- همه ی اسم ها را می توان با « ها » جمع بستولی با «ان» نمی توان جمع بست
:: بازدید از این مطلب : 2477
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0